شکار در آیینه هنر
نقطهٔ آغاز تاریخ هنر در جهان، هنر ماقبل تاریخ و آثار هنری غارنشینان اغلب نقاشیها و مجسمههای بدوی و ابتدایی از حیوانات و انسانها است.
از نظر تاریخی دوران ما قبل تاریخ به چند بخش تقسیم می شود که یکی از آنها دوران پارینه سنگی پایانی می باشد. در این دوران ابزارها یا سلاح های ابتدایی با سنگ ناصاف توسط بشر ساخته شد. هنر این دوران شامل نقاشی بر سقف و دیوار غارها و نیز گاهی کنده کاری روی سنگ است. قدیمی ترین نقاشیها مربوط به 30 هزار پیش در دیوارهٔ غارهای باستانی فرانسه و اسپانیا کشف شدهاند؛ بیشتر از گاو، گوزن و اسب که گاهی حاوی نقش انسان هستند و موضع «شکار» را در نقاشی پدیدار میکند.
در این دوران، تقدس ابزارهای هنری و وسایل نقاشی نیز دارای اهمیت است؛ گویا انسان غارنشین از نقاشی حیوانها برای تسلط بیشتر بر شرایط شکار سود میبردهاست و به همین دلیل نقاشی و ابزارش موهبتی مهم و حیاتی تلقی میشد. با توجه به این که نقش و صحنه های شکار از کهن ترین الگوهای بشر هستند، پس از یکجانشینی و شکل گیری تمدن ها این گونه تصاویر وجوه نمادین خود را حفظ کردند. ابزاری نمادین در جهت نمایش پرشور قدرت و تسلط بشر (اغلب پادشاهان) بر نیروهای طبیعی و حتی مافوق طبیعی که در قالب حیواناتی قدرتمند چون شیر یا گاو و جانوران اسطوره ای تصویر می شدند.
وجوه اشتراک و تفاوت هایی در صحنه های شکار بر آثار هنری بر جای مانده نظیر مهرها، ظروف، نقش برجسته ها، سلاح ها و ... در ایران و بین النهرین مشاهده می شود. از جمله وجوه اشتراک این صحنه ها در تمدن ایران باستان و بین النهرین می توان، شکار گاو توسط شیر را نمادی از تغییر فصول یا غلبه نیروی خیر بر شر و نیز تصویر سمبلیک پادشاهان در صحنه های شکار هم چون سمبلی در نمایش توانایی ایشان برای دفع نیروهای شر و دشمنان از سرزمین و مردمان تحت سلطه آنان ذکر کرد. از آنجاییکه شکار از گذشتههای دور به عنوان پدیدهای مهم و تاثیرگذار در زندگی انسانها نقش ویژهای داشته است.
بر همین اساس هنرمندان در دورههای گوناگون به بازنمایی صحنههای شکار در آثار هنری میپرداختند و از بُن مایه شکار به لحاظ مفهومی و تصویری در پُربارتر و غنیتر کردن ساختههای خود سود میبردند. تداوم حیات انسان نخستین به شکار وابسته بود. پس از یکجانشینی به واسطه دستیابی به دشتهای حاصلخیز، تامین معاش از شکار به کشاورزی و دامداری تغییر کرد. این تحول و تغییر نگاه به شکار، سبب شد تا امر شکار به صورت نمادین و سمبلیک انجام شود و شکار شکل مفهومی و نمادگرایی به خود بگیرد.
با نگاهی گذرا به اشکال گوناگون شکار از دورۀ ساسانی به این نتیجه میرسیم که هنرمندان این دوره در تلاشی ستودنی با بیشترین دقت در پی نمایش جزئیات بدن شکار و شکارچی بودند تا به این وسیله، تاکید بیشتری بر قدرت، توانایی و میزان تسلط شکارچی بر شکار داشته باشند.
شکار از جنبۀ عقیدتی و ایدئولوژی ساسانیان نیز نقش مهمی ایفا میکرد؛ وجود ایزدبانوی آناهیتا و امر قدسی شکار در این دوره میتوانست، علاوه بر انگیزههای مذهبی به نمایش قدرت شاه نیز بپردازد.
نخستین و مهمترین تصاویر نقوش سلطنتی در ظروف سیمین و زرین، نقش پیکرههای در حال شکار است که نمونههایی از این نقوش شناسایی شده است.
«صحنههای شکار در عین واقعگرایی، دربردارنده کهن الگویی مرتبط با نمایش شکست ناپذیری پادشاهان هستند. تصاویری که شاه را به تنهایی سواره یا پیاده در حالی نشان میدهد که با کمان، نیزه یا شمشیر در حال نبرد و شکار حیوانات و نخجیرگاه او تمثیلی از پردیس یا باغ عدن و عمل پیروزمندانهاش نمایانگر فضیلتی شاهانه است.»
«مضمون و محتوای نقشمایه شکار، نگارههای شکارهای سلطنتی، جانورانی که میجنگند و بشقابهایی که اشخاص عجیب یا نامفهومی را مجسم میسازند، شکار است که در خاور نزدیک در همۀ زمانها حیوان را به طرز گیرندهای مجسم ساختهاند؛ جانور زخمی، جانور در حالت تاخت، جانوری که دنبال میکند یا دنبال شده است. فردوسهای پادشاهان یعنی باغهای وسیع محصوری که شیر، ببر، گراز، خرس، شترمرغ، گوزن، گورخر، طاووس، قرقاول و جانوران کمیاب را برای شکار در آنجا نگهداری میکرداند.»
«هنرمندان ساسانی با ترسیم صحنههای شکار جانوران در فضایی تنگ و فشرده که شاه تاج بر سر و جامههای مخمل مزین به جواهرات بر تن و سلاح زین در دست دارد و حیوانات را پیاده یا سواره مورد تعقیب و حمله قرار داده، دلیری و قدرت شاهان ساسانی را به بیننده القا و پهلوانی و قدرت شاه را تجسم کردهاند، چرا که پیروزی بر حیوان، یک امتیاز شاهانه است.»
نقشمایه شکار شاهان بر بشقابهای سیمین تعدای بشقاب با نگارۀ شکار شاه از دورۀ ساسانی بهدست آمده است اما کارشناسان توانستهاند نزدیک دوازده بشقاب را بهدقت تاریخگذاری کنند زیرا شاهان قابل شناسایی را تصویر کردهاند و به هر دلیلی میتوان باور داشت که آنها در زمان زندگی شاهی که تصویرشده ساخته شدهاند.
چنان زنجیرهای از اسناد نزدیک به هم تاریخگذاری شده که دقیقاً نیمۀ سدۀ سوم تا اواخر سدۀ ششم یا هفتم میلادی را دربردارد. ادامۀ این پژوهشها نشان میدهد ظرفهای سیمین باقیمانده، تنها میزان بسیار اندکی از تعداد زیادی است که در ایران و سرزمینهایی که از نظر هماهنگی در طول بیش از پانصد سال این سبک در آنها رایج بوده، ساخته میشد.
«اشرافیت ساسانی بسیار چشمگیر بود و بیشک رقابت اجتماعی پویایی بین آنها جریان داشت که به نمایش حداکثر کیفیت و کمیت ظرفهای زیبایی میانجامید که بر سر میز مهمانی به جلوه درآورده میشد.» (پوپ: 1387: 935)
در اینجا به معرفی و شناسایی دو صحنه از شکار شیر توسط شاهان ساسانی میپردازیم. بشقاب سیمین زراندود با نگاره شاپور دوم در حال شکار شیر در این ظرف تصویر شاپور دوم (379 -309 میلادی) منقوش است که به نوعی از شاهکارهای هنر ایرانی در اوایل دورۀ ساسانی بهحساب میآید (659 -221 میلادی).
«شکار شاپور دوم که در آن شیری روی دو پا ایستاده و به سوار حمله میکند و سوار در حال گریز روی خود را برمیگرداند تا «تیر پارتی» را بر او پرتاب کند، بیپیرایهتر و به حقیقت نزدیکتر است. این جنگ و کشمکشی است که همان طور که مطلوب هنر ساسانی است همواره به سود شاه پایان میپذیرد و نیز انعکاس دورانی است که در داستانهای یونانی متاخر نیز تکسواری و جنگ و دلیری انسان تجلیل میشود.»
«شاپور دوم را در حال شکار شیر با تجهیزات اوایل ساسانی میبینیم که او با دست راست کمان میکشد و از انگشت نشانه برای اشاره رفتن به جهت تیر استفاده میکند و شمشیر نیام لغزندهای دارد و اسبش رکاب ندارد که نشان از برتری او در شکار است و این جنگ که به سود شاه پایان میپذیرد.»
«پستی و بلندیها به طریق «برداشت زمینه» بهدست آمده است و سپس به وسیله قلمکاری و حکاکی کار شده است. در یکی از قسمت-بندیها نقاش دو صحنۀ پیدرپی را نشان میدهد: لحظۀ مبارزه با شیر و پیروزی شاه. شکل تاج که روی سکهها منقوش است، شکار شاپور دوم را به ما میشناساند.»
بشقاب سیمین زراندود با نگاره اردشیر دوم در حال شکار شیر بشقاب سیمین منقوش در سال 1333 خورشیدی در کنار یک کارخانه آجرپزی در حومۀ شهر ساری بهدست آمده است. نگارههای روی این ظرف، صحنه شکار شیر توسط شاه سوار بر اسب با تیر و کمان را نشان میدهد.
«نوع تاج شبیه تاج اردشیر دوم است که روی نقوش برجسته طاق بستان و سکهها دیده شده است.» گریشمن در توصیف این تصویر مینویسد: «پیروزی بر حیوان یک امتیاز شاهانه است و از همین رو زرگری که قاب را ساخته رویای شاهزادهای را که در حال تاختن اسب بر دو شیر پیروز میگردد، روی قاب قلمزنی کرده است. طرح تابلو در دو ردیف متقاطع ساخته شده است. هنرمند در این نقش تقابلی ایجاد کرده و در برابر دو ردیف افقی موازی که اسب و شیر به خاک افتاده را نشان میدهد، شاهزاده و شیر مجروح را که قد برافراشته است در دو ردیف عمودی قرار داده است.
انسان منتظر حملۀ شیر زنده به شکارچی است ولی از نظر هنرمند تطبیق وضع صحنه با واقعیت اهمیت چندانی ندارد. وضع قرار گرفتن شاه روی اسب که تقریباً پشت بر اسب کرده است و همچنین لباسهایش که در دو جهت مخالف موج میزند ممکن است موجب شگفتی بیننده شود ولی این موضوع برای هنرمند مهم نیست.»
در این نقش اگر دور شدن هنرمند را از واقعیت کنار بگذاریم، باید گفت که این صحنۀ کشمکش بین انسان و موحشترین حیوان، به واسطۀ قدرت بیانی که در آن بهکار رفته، بسیار جالب است. در این نقش جالبترین قسمت، منظرۀ شیر محتضر است. تاجی که شاه بر سر دارد روی سکهها دیده نشده است. نیمتاج او که با زینتهای مارپیچی تزئین یافته است، شبیه تاج هرمز یکم یا شاپور دوم است و به این ترتیب این اثر به اواخر سدۀ سوم یا به سدۀ چهارم منتسب میگردد و چنین تاریخی با سبک تمامبرجستۀ شکلها و طرز ساخت برجستگی سینۀ شکارچی که برای کشیدن کمان کوشش میکند متناسب است.»
بررسی و پژوهش نشان میدهد، نقش شکار در دوره ساسانی از تنوع مفهومی برخوردار است؛ به طوری که مفهومی فراتر از شکار به خود میگیرد چنانکه یکی از رایجترین موضوعات هنر و فرهنگ این دوره صحنههای شکار است.
شاهان در صحنۀ شکار آزموده میشدند و از طریق شکار و پهلوانی، قدرت خود را بهاثبات میرساندند. آنها با آمادگی رزمی به بالا بردن توان مقابله با تجاوزگران که از جمله اهداف تبلیغ سیاسی و ایجاد ترس و دلهره در دل دشمن بود، میپرداختند.
بیشترین پادشاهان ساسانی که نقش شکار را در ظروف بهکار میبردهاند عبارتند از:
شاپور اول
شاپور دوم
اردشیر دوم، شاپور سوم
بهرام پنجم (بهرام گور)
پیروز اول
خسرو اول (انوشیروان) و... .
تصاویر روی ظروف سیمین، پادشاه را در حال تعقیب شیر یا گراز وحشی یا میش کوهی و غزال نشان میدهد که در هر مورد میکوشند دلاوری، سوارکاری و مهارت بی مانند وی را در تیراندازی به تصویر درآورند.
حیواناتی که بر ظروف نقش شدهاند خود جنبههای نمادین داشته مثلاً شکار شیر و مبارزه با آن به عنوان یکی از مظاهر قدرت و زورمندی پادشاهان محسوب میشدهاند، گراز را بیشتر اوقات به افتخار اهریمن منبع شر، شکار میکردند.
نمایش حیوانات و پیروزی بر آنان، به نوعی غلبه بر شر بوده که به دست شاهان انجام میشده است و این نمادها که اکثراً در ارتباط با آسمان (تاج شاهان) و گردش زمان و کیهان است به عالم ماورا اشاره دارد.